گزارش خطا در معنی کلمه 'ثابت'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: firm

transnet.ir

2 general:: fixed

transnet.ir

3 general:: constant

transnet.ir

4 general:: static

transnet.ir

5 general:: steady

transnet.ir

6 Law:: (see also ثابت شدن and ثابت كردن in the main entrybelow) • constant • vested • fixed • flat • standing (: established by law or custom : settled; permanent) • established

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :