گزارش خطا در معنی کلمه 'cellar'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سرداب

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جای‌ شراب‌ انداختن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: انبار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سرداب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: گودال‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: زیرزمین‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun basement: The cellar in my house is damp.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. damp, dark | deep, underground | vaulted | coal, wine | pub | beer, jazz | disused CELLAR + NOUN steps | bar, bistro PREP. in/into the ~ I went down into the cellar for more wine.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :