گزارش خطا در معنی کلمه 'حلال'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 chemical engineering:: solvent

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 general:: lawful

transnet.ir

3 general:: legitimate

transnet.ir

4 Law:: halal : sanctioned by Islamic law ● ritually fit (to be eaten or drunk, used, possessed, worn, received, taken for oneself, enjoyed) ● that may be had, eaten, drunk, enjoyed, etc without canonical restriction – opposite of حرام which see

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :