گزارش خطا در معنی کلمه 'خارج'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: beyond

transnet.ir

2 general:: abroad

transnet.ir

3 Law:: بينة خارج ie canonically acceptable evidence in a real action offered by a person who does not possess the property in question

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: one who is not occupant (ie possessor) of a real property or who has not custody of a thing in litigation (opposite of ذواليد)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :