گزارش خطا در معنی کلمه 'char'

1 عمومی:: (charr=) زغال‌

2 عمومی:: بازگشت‌

3 عمومی:: كار روز

4 عمومی:: انجام‌ دادن‌

5 عمومی:: برگشتن‌

6 عمومی:: كردن‌

7 عمومی:: فرصت‌

8 عمومی:: تبدیل‌ به‌ زغال‌ كردن‌

9 عمومی:: نیمسوز كردن‌

10 عمومی:: زغال‌

11 عمومی:: نیمسوز شدن‌

12 ورزش و تربیت بدنی:: قزل آلا قزل آلای کوهستان چار بروک, ؟ نام های پیشنهادی: چار آبشار- چار موج- چار آبگیر-چار سرداب - چار رنگ – چاردانگ – چار گونه سعی کرده ام واژه هائی پیشنهاد کنم که کلمه چار که تلفظ لغت انگلیسی Char است و در فارسی هم معنی چهار میدهد را به همراه داشته باشد. Char شامل تعدادی از گونه های مختلف ماهیان است که خاستگاهشان قاره امریکای شمالی است ولی از گونه های Salmon نیستند هرچند به آنها شباهت دارند و در واقع از لحاظ طبقه بندی از خویشاوندان سردآب ماهیان به حساب می آیند. این ماهیان اکثرا در آب های شیرین امریکای شمالی با انواع Trout همزیستی دارند. از گونه های آن می‌توان به Lake Trout و Arctic Char اشاره کرد . این ماهیان هنوز جایی در بین ماهیان ورزشی کشور پیدا نکرده اند اما امتزاج هایی از آنها برای پرورش در ماهی سراهابه کشور وارد شده اند و متاسفانه به صورت لجام گسیخته هم وارد بعضی رودخانه ها مثل هراز شده اند و ماهیگیران آنهارا صید می‌کنند. نباید آنها را به هیچ عنوان قزل آلا نامید که متاسفانه ماهی سراهای رودخانه هراز آنرا قزل آلای کوهستان نامیده اند. باید نامی هماهنگ با فرهنگ خودمان بر آنها بنهیم.