گزارش خطا در معنی کلمه 'دادگاه بدایت'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: : دادگاه بدوي court of first instance; court of original jurisdiction; trial courts : generic terms for courts where civil actions or criminal proceedings are first commenced at the state level such are variously called municipal, circuit, superior, district, or county courts. At the federal level, the U.S. district courts are the trial courts. HCB • lower court • inferior court

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :