گزارش خطا در معنی کلمه 'checkout'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: به‌ امانت‌ گرفتن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وارسی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. supermarket VERB + CHECKOUT go through, walk through You can't just go through the checkout without paying! CHECKOUT + NOUN assistant, girl, operator PREP. at the ~ He hates waiting at the checkout.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :