گزارش خطا در معنی کلمه 'checkup'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: معاینه‌ عمومی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بازرسی‌ كلی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چکاپ

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): *a checkup a physical examination by a physician. (*Typically: get ~; have ~; give someone ~.) • She got a checkup yesterday. • I’m going to have a checkup in the morning. I hope I’m okay.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :