گزارش خطا در معنی کلمه 'chilli'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گردفلفل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ( chile& ilihc=) دارفلفل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برباس‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خوراك‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: برباس

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. fresh | dried | hot | green, red CHILLI + NOUN pepper | oil, powder, sauce | beansFOOD

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :