گزارش خطا در معنی کلمه 'رافع'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: soarer

transnet.ir

2 general:: resolver

transnet.ir

3 Law:: remover; annihilate; destroyer

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: complainant; plaintiff

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: spy; informer

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: one that lifts or raises sth high, esp God that has raised the heavens – often used in the phrase رافع (چيزي) بودن : relieve (sb) of (sth); obviate

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :