گزارش خطا در معنی کلمه 'cider'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شربت سیب

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اب‌ سیب‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شراب‌ سیب‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شربت‌ سیب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: آب سیب

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. dry | sweet | rough, strong The cider was very strong and went straight to our heads. | farmhouse QUANT. litre, pint | bottle, glass, jug VERB + CIDER have I'll have a glass of dry cider, please. | drink | sip, swig, take a sip/swig of CIDER + NOUN apples | vinegar

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :