گزارش خطا در معنی کلمه 'circulate'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 مهندسی پزشکی:: گردش

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گردش‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: به‌ گردش‌ در اوردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تبلیغ شدن

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: نشر کردن

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: گردش کردن

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بخشنامه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: منتشر کردن

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: منتشر شدن‌

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: گردیدن

شبکه مترجمین ایران

11 عمومی:: بدورمحور گشتن‌

شبکه مترجمین ایران

12 عمومی:: رایج کردن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb liquid/gas/air ADV. freely Air can circulate freely through the tunnels. PREP. around/round The heart circulates blood around the body. | through Blood circulates through the arteries and veins. story/idea/information ADV. widely The book was circulated widely in Russia. | freely PREP. among/amongst newspapers circulating among minority communities | around/round There's a story circulating around the office that you are about to leave the company. | to The document will be circulated to all members.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :