گزارش خطا در معنی کلمه 'classic'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مط‌ابق‌ بهترین‌ نمونه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ادبیات‌ باستانی‌ یونان‌ و روم‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun famous book/play, etc. ADJ. great | minor | contemporary, modern | all-time | pop/popular PREP. ~ of one of the great classics of English literature Classics: study of Greek/Roman cultureSUBJECT

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun antique: That vase is a classic. adj. clean-cut: It was a classic case of wrong doing.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :