گزارش خطا در معنی کلمه 'cleanse'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تطهیر کردن

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پاك‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تمیز كردن‌ (بمعانی‌ vi&tv naelc مراجعه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. thoroughly | gently PREP. of a treatment to cleanse the body of toxins

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb free from dirt: First you should cleanse the wound.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :