گزارش خطا در معنی کلمه 'clergy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دین‌ یار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: روحانیون‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مردروحانی

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كاتوزی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: روحانیون

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مردروحانی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: کاتوزی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun ordained for religious duty: He was a member of the clergy.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :