گزارش خطا در معنی کلمه 'طرح کردن دعوی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: bring / file / raise (an) action; institute action / proceedings / suit; initiate proceedings / suit / action; file an action; procure : to initiate a proceeding; bring / initiate suit; commence an action; contest; lodge a claim / complaint; maintain an action / suit (also تعقيب كردن دعوي); state a case; litigate

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :