گزارش خطا در معنی کلمه 'cocaine'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كوكائین‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. crack, freebase QUANT. line, packet VERB + COCAINE freebase, inject, shoot, smoke, sniff, snort COCAINE + NOUN possession | injection | export | baron | cartelDRUG (for more verbs and nouns)

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :