گزارش خطا در معنی کلمه 'admittance'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هدایت‌ ظ‌اهری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + ADMITTANCE gain They were unable to gain admittance to the hall. | allow sb | deny sb, refuse sb PREP. ~ to The ticket will allow you admittance to the theatre.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :