گزارش خطا در معنی کلمه 'فحاش'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: abusive

transnet.ir

2 general:: foul-mouthed

transnet.ir

3 Law:: ■ n foulmouthed person; an often habitually abusive person; blackguard : one who uses foul or abusive language; blasphemer ■ adj (of a person) abusive; foulmouthed; scurrilous

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :