گزارش خطا در معنی کلمه 'فراخواندن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: invite

transnet.ir

2 Law:: summon

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: subpoena

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: recall

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: cite :

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: call

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: arraign : call (a prisoner) before a court to answer to an indictment (in this sense also ‘charge’)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :