گزارش خطا در معنی کلمه 'فنجان'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Cup

transnet.ir

2 Law:: teacup; coffee-cup

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: A tract of land that may be fully irrigated within one hour. One فنجان of land being

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :