گزارش خطا در معنی کلمه 'قابل استماع'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: plausible

transnet.ir

2 Law:: that can, may, or must be heard (esp at court and by a judge); that can, may, or must be listened to : cognizable : competent as a subject of judicial investigation : capable of being judicially heard and determined; conusable (also قابل رسيدگي) : capable of being judicially examined : subject to legal jurisdiction

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :