گزارش خطا در معنی کلمه 'قابل استناد'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (of a document, instrument, evidence, attestation) preferable as evidence; adducible; that may be cited or brought forward as evidence or proof; invocable (as evidence)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (of a printed and published source) authoritative and hence citable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :