گزارش خطا در معنی کلمه 'قابل تجمع'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (of a place, roofed or open) fit for assemblage of a group of people, large or small

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: that can be put or added together to deal with as a whole; that can be accumulated; that can be agglomerated

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :