گزارش خطا در معنی کلمه 'قابل تحلیل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: that can be investigated : invesigable; that can be examined, probed into, scrutinized, analyzed

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (broadly of affairs, situations, trends) that can be seen, interpreted, or sometimes predicted (in a certain way)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (of a political situation) that can be analyzed

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: that may be declared or considered halâl (ie be a leading religious authority)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :