گزارش خطا در معنی کلمه 'قابل تسعیر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (dated) (of a commodity or consumer product) that may or must be priced by the municipality or the Islamic government

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: estimable; that can be evaluated; assessable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (of a foreign currency) exchangeable (into another currency); convertible

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :