گزارش خطا در معنی کلمه 'قابل توقف'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (literally) that may be stopped or stayed : stoppable; stayable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: that may be suspended : suspendable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: capable of cessation

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: (Mercantile Law, of a trader or businessman) allowed to delay settlement of debts due to circumstantial reasons

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :