گزارش خطا در معنی کلمه 'قاضی صلح'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: a. magistrate : a local judiciary having limited original jurisdiction esp. in criminal cases b. justice of the peace : a local magistrate empowered chiefly to administer summary justice in minor cases, to commit for trial, and to administer oaths and perform marriages

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :