گزارش خطا در معنی کلمه 'colonist'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مستعمره‌ نشین‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كسیكه‌ درتاسیس‌ مستعمره‌ای‌ شركت‌ میكند

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun settler: The colonist was a hardy person.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :