گزارش خطا در معنی کلمه 'قراربازداشت یا تفتیش'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: 1. warrant 2. arrest warrant; warrant of arrest 3. bench warrant : a warrant issued directly by a judge to a law enforcer. esp for the arrest of a person who has been held in contempt, has been indicted, or has disobeyed a subpoena

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :