گزارش خطا در معنی کلمه 'color'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رنگ‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تغییر رنگ‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ملون‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بشره‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: رنگ جوهر

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: فام‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: رنگ‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun shade, hue: The color of the dress was blue. noun background: He provided color about the game.

Simple Definitions

2 general:: In addition to the idiom beginning with COLOR, Also see FALSE COLORS; HORSE OF A DIFFERENT COLOR; LEND COLOR TO; LOOK THROUGH ROSE-COLORED GLASSES; UNDER FALSE COLORS; WITH FLYING COLORS.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :