گزارش خطا در معنی کلمه 'کلاه برداشتن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: and كلاه گذاشتن swindle; cheat; defraud; defraud of (defraud an author of his royalties by ignoring copyright( ● take in; cozen; play one false; bilk : to cheat out of something valuable : defraud; pluck : rob, fleece; victimize : to subject to deception or fraud : cheat; (sometimes loosely and esp in conversation) overcharge (a customer) – (See also كلاهبرداري كردن )

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :