گزارش خطا در معنی کلمه 'کناره گیری ـ کناره گیری کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: vi, vt 1. give up a position or office voluntarily or sometimes under pressure 2. discontinue one’s involvement in a group activity of whatsoever nature : resign, ~ing, ~ation; abdicate : to renounce or give up the throne or government, -ing, -ion; withdraw, ~ing, ~al; renounce, -ing, -iation

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :