گزارش خطا در معنی کلمه 'گمان'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: supposition

transnet.ir

2 general:: assumption

transnet.ir

3 Law:: belief; opinion; conjecture; impression; supposition; assumption; postulation; guess; suspicion; presumption; divination; speculation – often used in the forms shown : گمان بردن and گمان كردن imagine; fancy; conceive; suppose; conjecture; surmise; suspect; guess; take for granted

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :