گزارش خطا در معنی کلمه 'ماخذ'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: source

transnet.ir

2 Law:: مصدر، اصل، بنياد، منبع: كتاب، نوشته، يا سخن مكتوب مورد استناد؛ مبنا basis on a solid basiso (arguments that have a firm basism (on the basis of (ie بر مبناي) your sales forecast we may begin to make a profit next year

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: base

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: origin

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: source; reference

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :