گزارش خطا در معنی کلمه 'ماسبق'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: past

transnet.ir

2 Law:: (no pl) /آنچه در گذشته واقع شده يا بوده يا پيش آمده؛ گذشته/ what is preceded; status quo or state of things in the past or in an indefinite past; past; past tense; the past, or what happened in the past; days of yore or of old; times past or gone by; bygone days; time gone bye; retrospection

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :