گزارش خطا در معنی کلمه 'مبرهن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: clear

transnet.ir

2 Law:: positive (a positive proofa ● proven; settled; established; firmly-established; proved or established beyond doubt

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (broadly) obvious; evident; patent; manifest; self-evident

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :