گزارش خطا در معنی کلمه 'متداول بودن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (of a word, phrase, parlance, expression, idiom) be frequently said, heard, or encountered in print in a specific meaning(s)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (of things in general) be common, frequent, customary, conventional; be in vogue; be in fashion

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: occur or happen often widely or regularly

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: prevail (a custom that still prevailsa

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :