گزارش خطا در معنی کلمه 'متوجه'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: ad attentive; perceptive, observant, alert, acute, aware, heedful, vigilant; intent, focused, committed, studious, diligent, conscientious, earnest; wary, watchful – often used in its verbal forms متوجه بودن ـ متوجه ساختن and متوجه شدن all of which see in the main entry below

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :