گزارش خطا در معنی کلمه 'متوسل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: resorting

transnet.ir

2 Law:: n (pl: متوسلين) ■ adj resorting ■ n person resorting to someone, and often said of a person resorting to God, to any of the Fourteen Infallibles, to prayers and supplication so that his wish will be given him – often used in its verbal form متوسل شدن which see in the main entry below

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :