گزارش خطا در معنی کلمه 'مجاز بودن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: 1. be allowed to (do or refuse something) 2. (of goods and products of all description, including foods and drinks, video-films, books, recorded music, etc) the condition of something meeting regulations for private ownership, sale or purchase 3. admissibility; permissibility

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :