گزارش خطا در معنی کلمه 'محدوده'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: PRECINCT

شبکه مترجمین ایران

2 general:: range

transnet.ir

3 Law:: precinct (a pedestrian precincta (the

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: precincts (within the precincts of the cityw : bounds, boundary, limits, confines

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: (the cathedral precinctt : enclosure, close, court

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :