گزارش خطا در معنی کلمه 'comply'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اجابت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: موافقت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: براوردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. fully, strictly VERB + COMPLY fail to, refuse to When requested to leave, they refused to comply. PREP. with Candidates must comply strictly with these instructions.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb obey: Please comply with my decision.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :