گزارش خطا در معنی کلمه 'محروم'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: denuded

transnet.ir

2 general:: dispossessed

transnet.ir

3 Law:: (by extension) impoverished person, in Persian used esp in its plural form محرومين ■ adj 1. deprived; barred (from sth, a right, liberty, etc that is ordinarily due one); denied (having or enjoy sth justly or unjustly) 2. disqualified; barred

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :