گزارش خطا در معنی کلمه 'مخصوص'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: special

transnet.ir

2 Law:: special; particular

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: peculiar (peculiar behaviorp : bizarre, eccentric, strange, odd, weird, queer, funny, unusual, abnormal, idiosyncratic, unconventional, outlandish, quirky; informal wacky, freakish, oddball, offbeat, off the wall, wacko

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: specific

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: proper

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: ad hoc : for the particular end or case at hand without consideration of wider application

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :