گزارش خطا در معنی کلمه 'مخلوط کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: mix

transnet.ir

2 Law:: vt mix (mix all the ingredients togetherm : blend, mix up, mingle, combine, put together, jumble; fuse, unite, unify, join, amalgamate, incorporate, meld, marry, coalesce, homogenize, intermingle, intermix; technical admix; lierary commingle

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :