گزارش خطا در معنی کلمه 'مدارا ـ مداراکردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: vi tolerate, -ing, -ion; indulge, -ing, ~nce; put up with : tolerate, take, stand (for), accept, stomach, swallow, endure, bear, support, take something lying down; informal abide, lump it. Condone, -ing, -ation (we cannot condone such dreadful behaviorw : disregard, accept, allow, let pass, turn a blind eye to, overlook, forget; forgive, pardon, excuse, let go. Forbear, ~ing, ~ance

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :