گزارش خطا در معنی کلمه 'مدارا با بدهکار'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: forbearance : Refraining from doing something that one has a legal right to do. Giving of further time for repayment of obligation or agreement not to enforce claim at its due date. A delay in enforcing a legal right. Act by which creditor waits for payment of debt due him by debtor after it becomes due.

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :