گزارش خطا در معنی کلمه 'مدیره'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: governess

transnet.ir

2 Law:: administratrix; female manager, director, or supervisor

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: matron : a : a married woman usually marked by dignified maturity or social distinction b : a woman who supervises women or children (as in a school or police station) c : the chief officer in a women

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :