گزارش خطا در معنی کلمه 'مذاکره ـ مذاکره کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: talks, talking

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: negotiate, -ing, -tion

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: confer,

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: parley (n, v)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: transact : (vt) a : to prosecute negotiations; carry on business : negotiate (desires to transact only with honest mend b : to make a transaction of esp : to compound or compromise (as a dispute) by mutual agreement

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :